کشکول

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم / فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

کشکول

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم / فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم

مشخصات بلاگ

هر از گاهی نگاهی

در ۲۷ رجب ۴۰ عام‌الفیل (۱۳ سال قبل از هجرت) پیامبر اکرم (ص) خورشیدی را در جهان برافروخت که هنوز پس از ۱۴۰۰ سال گرمای آن خورشید جهان را روشنی بخشیده است... 

البته ۲۸ صفر ۱۱ هجری قمری بنیان‌گذاران فاجعه‌ی سقیفه، زیرساخت جهان‌شمول غدیر را به تونل‌های زیرزمینی توریه تبدیل کردند و این شد که شیطان جشن گرفت که به این زودی وعده‌ی «إِلَىٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» تا ظهور حضرت مهدی به تاخیر افتاد...

سقیفه‌ی بنی ساعده زیرساختی جهانی برای شیطان فراهم کرد که کل جهان را در سیطره طاغوتی خود بکشاند. زیرساختی که در آن برای شیطان فرقی ندارد یزید حاکم شامات است یا هارون الرشید حاکم عراق... هیتلر حاکم آلمان است یا قذافی حاکم لیبی... آمریکا بمب اتم می‌زند یا چنگیزخان تارومار می‌کند یا ناتو در اوکراین گردوخاک می‌کند... مهم این است که در این زیرساخت شیطان کدخدایی کرده، ظهور را سال به سال به عقب می‌راند.

این زیرساخت جهانی شیطان به معنای واقعی کلام تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ جهانی بود ولی از پیروزی انقلاب اسلامی با «بسط ید جهانی» امامین انقلاب، سیطره جهانی شیطان تحت‌الشعاع قرار گرفت.

شاید بپرسید چگونه سیطره شیطان را متر می‌کنی و چگونه می‌فهمی این سیطره از چه زمانی شروع به کوچک شدن کرد؟

پاسخ را در اولین آیات سوره اسراء جستجو کنید... اگر گزاره را بپذیریم که سقوط دوم بنی‌اسراییل مقدمه ظهور است (این گزاره را در این وجیزه مفروض‌انگاری می‌کنم).

حال با بیان این فرضیه عرض می‌کنم که دنیای استکبار (کارگزاران شیطان) فهمید که امام خمینی (قدس سره) قدس را نشانه گرفته است و پیش از آنکه امام کنشی انجام دهد، همان دستگاه صدام را برانگیخت که جلوی اقدامات خمینی را بگیرد.

صدام حمله کرد و خمینی کبیر در پاسخش دستور جهاد داد و فرمود: «راه کربلا از قدس می‌گذرد»... خیلی‌هایمان متوجه نشدیم عبارت خمینی کبیر حاکی از برنامه‌ای بود که او پیش از حمله‌ی صدام برای قدس داشت...

اگرچه به امام روح‌الله جام زهر دادند و مشعل آن جهاد اسراییل‌افکن را موقتا خاموش کردند اما آ سیدعلی آقای خامنه‌ای که شاگرد روح الله بود سال‌به‌سال جبهه‌ی مقاومت را مجهز و مجهزتر کرد تا سال ۱۳۹۴ که فرمود «اسراییل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید» و سال ۱۴۰۲ فرمود «خودشان می‌‌گویند هشتاد سالگی‌شان را نخواهند دید»

اینکه چطور می‌توان قدرت جبهه‌ی مقاومت را سنجش نمود و چطور می‌توان ارزیابی کرد را به وجیزه‌ای دیگر وامی‌گذارم؛

در این مقاله قصد دارم به جایگاه دولت در رویارویی تمدنی ایران اسلامی با محور شرارت یعنی آمریکا و اسراییل اشاره کنم...

برای اینکه جایگاه دولت را بدانیم باید به سراغ قانون اساسی برویم. در زمان شیخ فضل الله شعار مقدس و صحیح و دقیق «مشروطه باید مشروعه باشد» مزیّت اساسی نظام اسلامی بر نظام دموکراتیک «شورای نگهبان» تبیین شده بود.

اما قانون اساسی ما با در نظر گرفتن (الف) «حق حکم حکومتی برای ولی فقیه» و (ب) «فرماندهی مستقیم کل قوای نظامی» زیرساختی را برای راهبری مستقیم امامین انقلاب در مواجهه با استکبار تعریف کرده‌اند.

اگرچه بنده این گزاره‌ی بدیهی را توجه دارم که دولت دو رکن نظام اسلامی هستند اما ادعا می‌کنم این دو رکن، رکن اصلی نظام اسلامی نیستند. بخوانید...

اگر دولت رکن اصلی کارآمدی نظام جمهوری اسلامی بود، کارآمدی آن بیان‌کننده کارآمدی نظام جمهوری اسلامی بود در حالی که می‌دانیم «روسای این قوه» در طی این ۴۵ سال معمولا رؤسایی با کارآمدی متوسط بوده‌اند

رؤسای دولتها عموما با استمساک به روش‌های سیاست‌بازانه سر کار آمدند. میرحسین دهه ۶۰، هاشمی دهه ۷۰، خاتمی و احمدی‌نژاد دهه ۸۰، روحانی دهه ۹۰، پزشکیان دهه اخیر و مردم را با روش‌های سیاسی با خود همراه کردند.

تنها دو رئیس دولت انقلابی یعنی شهید باهنر (رئیس کابینه دولت دوم در زمانی که نخست‌وزیر رئیس دولت محسوب می‌شد) و شهید رئیسی (رئیس دولت سیزدهم) نیز ریاستشان بر دولت به‌قدری دوام نیاورد که بتواند موضوع این وجیزه را پوشش دهد...

این یعنی اگر دولت رکن اصلی کارآمدی نظام اسلامی بود، کارآمدی نظام اسلامی را نیز باید متوسط ارزیابی می‌کردیم و این نتیجه را می‌گرفتیم که امامین انقلاب در حاکمیتی که خودشان پایه‌گذاری کرده‌اند نتوانسته‌اند بسط ید کافی داشته باشند.

اما در ابتدای مقاله بیان کردیم، بعد از انقلاب، نظام اسلامی سال به سال جهان را به ظهور نزدیک کرده است و به عبارت دیگر بیان کردیم امامین انقلاب «بسط ید جهانی سرنوشت‌ساز» داشته‌اند...

سوال اساسی این نوشته اینجاست: بسط ید جهانی امامین انقلاب چگونه با کارآمدی ناکافی رؤسای دولت جمهوری اسلامی جمع شده است؟ در ادامه سعی می‌کنم به آن بپردازم

معتقدم دکترین امام خمینی (قدس سره) دکترینی است منبعث از سفارش امیرالمومنین (علیه‌السلام) به محمد بن حنفیه در جنگ جمل که البته محمد نتوانست به آن عمل کند و امام مجتبی علیه‌السلام به آن عمل فرمودند:

«ارْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ» ... نگاهت به آخر لشکر دشمن باشد و چشمت را (از هرچیز غیر از آخر لشگر دشمن) فروبند (خطبه ۱۱ نهج البلاغه)

چشم دوختن به انتهای سپاه و غضّ بصر از بقیه‌ی سپاه یک بازخوانی سازمانی هم دارد که در ادامه‌ی این وجیزه با تکیه بر دو عدد ۱۷ و ۳۱۳ عرض می‌کنم.

امام صادق علیه‌السلام در روایت مشهور سدیر فرموده باشند: «فَقَالَ وَ اللَّهِ یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَى الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ» (کافی : 2 / 243)
حضرت فرمود ای سدیر به خدا قسم اگر به اندازه این بزغاله ها من یار واقعی داشتم هرگز ساکت نمی نشستم. پایین آمدیم نماز خواندیم از نماز خواندن که  فارغ شدیم. توجهم به سمت بزغاله ها رفت و شمردم دیدم تمام این ها هفده تا بیشتر نیست!

از روایت «سدیر صیرفی» و همچنین از قیام حماسی جهان‌شمول عاشورا بر می‌آید که اهل‌بیت علیهم‌السلام با تعداد کمی یار می‌توانند «قیامی موفق» داشته باشند

از سوی دیگر در روایت امیرالمومنین علیه‌السلام «قال الأمة المعدودة أصحاب القائم الثلاثمأة والبضعة عشر» (تفسیر الصافی/ ج۲/ ص۴۳۳) تعداد فرماندهان سپاه امام عصر (عج) ۳۱۳ یار برشماری شده است

از این دسته از روایات نیز معلوم می‌شود اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌توانند با چندصد یار حکومتی جهانی بنا کنند.

ممکن است قیام با ۱۷ فرمانده یا ۷۲ یار منجر به شکل‌گیری حکومت نشود ولی هر قیامی که منجر به حکومتی «غیر جهانی» شود محکوم است به «غضّ بصر» از برخی امور. 
و این همان کاری است که امام خمینی «بصورت سیستماتیک» انجام دادند.

مواجهه امام و امّت در نظام جمهوری اسلامی یک «مواجهه‌ی دوگانه حکیمانه» است. یک مواجهه امام این است که او خود را هم‌ردیف امت یک گزینش‌گر می‌داند و برای همین خودش هم در انتخابات شرکت می‌کند و تنها شأن اضافه‌ای که برای خودش قائل است این است که یک «گزینش واکنش‌گرانه» (و نه یک «چینش کنش‌گرانه») بر روی متقاضیان شرکت در انتخابات داشته باشد.

یک مواجهه دیگر امام و امت، مواجهه با فرماندهان سپاه خود است. مواجهه حاج سیدعلی آقای خامنه‌ای با «حاج قاسم»، با «سید حسن نصرالله»، با «سید ابراهیم رئیسی»، با «حاج حسن طهرانی مقدم»، با «حاج محسن فخری‌زاده»...
اینها برگزیدگان امت هستند که مواجهه‌ی امام با آنها «مواجهه‌ی کنش‌گرانه‌ی فرمانده با سرباز» است

اصولا اینکه امامین انقلاب توانسته‌اند در این ۴۶ سال، گام‌به‌گام جهان را به سمت ظهور حرکت دهند عمل به عبارت شریفه‌ی «ارْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى الْقَوْمِ» با مواجهه‌ی کنش‌گرانه‌ی خود و عمل به عبارت شریفه‌ی «غُضَّ بَصَرَکَ» با مواجهه‌ی واکنش‌گرانه‌ی خود می‌باشد
.

  • سیدعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی